قسمتی از رمان:
او آمد ، اما با لباسی دیگر چهره اش در اولین لحظات نا آشنا می نمود ، ولی لبخند زیبایش او را همان آشناي قبلی معرفی میکرد . به محض دیدنش جلو رفتم بارها نزد خود این صحنه را تجسم نموده و برخوردم را تمرین کرده بودم . با اینحال مطمئن هستم که باز چهره ام مرا بی نهایت دستپاچه نشان می داد و صدایم از شدت هیجان می لرزید .
برای دانلود رایگان رمان “حریم عشق” از میهن دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
buy windows 11 pro test ediyorum