کتاب حاضر، مشتمل بر سه داستان کوتاه فارسی از نویسنده معروف ایرانی با عنوانهای «دیو… دیو»، «وبا» و «یکه و تنها» است. داستان «دیو… دیو»، در مورد حمله اعراب به ایران و اسیر شدن «ارنواز» به دست آنهاست و بچه «ارنواز» که قرار است ایرانی بزرگ شود. داستان «وبا» در مورد مرد بیرحمی است که با هر حکومت به رنگی درمیآید و نهایتاً خود را صاحب کرامات میخواند. در داستان «یکه و تنها» میخوانیم: «تابهحال تنها و بیکس بودم. حالا که دارم اینها را سرهم میکنم، کسی را دارم. غمگساری دارم و احساس میکنم دل هر دومان برای هم میتپد».
سید مجتبی آقابزرگ علوی (۱۳ بهمن ۱۲۸۲، تهران – ۲۸ بهمن ۱۳۷۵ برلین) ملقب به آقا بزرگ علوی و بزرگ علوی نویسندهٔ واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی پرداخت. او را در کنار صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند.
بزرگ علوی را بنیانگذار ادبیات داستانی زندان در زبان فارسی دانستهاند.گرایش علوی به اثر آفرینی اجتماعی او را برجسته کرد. محمد بهارلو در این باره گفت:
منظور از ادبیات اجتماعی بهدستدادن احساسِ خاص زمان نویسنده از حیث اجتماعی و تاریخی و فرهنگی است؛ بهاین معنی که خواننده حس کند نویسنده در کانون یک صحنه عمومی، یک کشمکش، ظاهر شدهاست و دارد شهادت میدهد و بنای این شهادت بر انتقاد اجتماعی است. در نوشتههای دوره دوم نویسندگی علوی ـ بعد از مجموعه داستان «چمدان» ـ در آثاری مانند «ورقپارههای زندان» و «نامهها»، این تمایل یا گرایش کاملاً محسوس است، و در خاطرات رمانگونه او «پنجاهوسه نفر» به اوج خود میرسد. در این آثار آنچه تازگی دارد نوشتن دربارهٔ زندان است، از زندانی و زندانبان و خاطرات ایام حبس؛ چیزی که میتوان آن را «ادبیات زندان» نامید و علوی مُبدع آن است.
سایت میهن دانلود تابع قوانین در زمینه حقوق مولفین و ناشرین است، چنانچه نسبت به محتوای این صفحه صاحب حق نشر هستید و درخواست حذف آن را دارید، خواهشمند است به ما اطلاع دهید.